کد مطلب:253573 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:308

دو نیم شدن نگین انگشتر
شخصی به نام یونس نقاش همسایه ی حضرت هادی علیه السلام بود و بیشتر اوقات در خدمت حضرت بود.

روزی ترسان وارد شد و گفت: موسی بن بغا نگینی گران قیمت به من داده تا بر روی آن چیزی نقش كنم، ولی به هنگام كار، آن نگین شكست و دو نیم شد و باید فردا آن را تحویل دهم. اگر صاحبش بفهمد، مرا اذیت می كند.

حضرت فرمود: به منزل خود برو و جز خوبی چیزی نخواهی دید.

فردا پیك موسی آمد و گفت: موسی تو را به جهت كاری خواسته است وقتی پیش وی رفتم، گفت: كنیزهای من درباره ی آن نگین اختلاف



[ صفحه 209]



كرده اند، آیا ممكن است آن را دو نیم كنی. من نیز گفتم: مرا مهلت بده تا فكری درباره ی آن بكنم، وقتی داستان را به عرض امام علیه السلام رسانید آن حضرت فرمود: خوب پاسخ گفتی. [1] .


[1] بحار، ج 50، ص 125.